هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج و غم هجران و دوری از معشوق می‌گوید، اما با امیدواری بیان می‌کند که روزی این درد به پایان می‌رسد و وصال محقق می‌شود. او به اقبال و روزگار امید بسته و معتقد است که روزی دولت و خوشبختی به او روی می‌آورد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۵۶

بر من این رنج و غم آخر به سر آید روزی
لب من‌ بر لب آن خوش پسر آید روزی

گر چه دورم زبر یار بدان خرسندم
که مرا زو به سلامت خبر آید روزی

ضربت هجر همی خسته کند جان مرا
آه اگر ضربت او کارگر آید روزی

هر شبی قافلهٔ وصل ز من دورترست
آخر این قافله نزدیکتر آید روزی

ماه اقبال بر آید ز سر کوه مراد
گر نگارم ز سرکوی درآید روزی

آسمان گر نکشیدست قلم بر نامم
نامم از نامهٔ اقبال برآید روزی

راه برتافته از ره به ره آید وقتی
نجم بگریخته از در به در آید روزی

دولت نیک مرا کشت بسی تخم امید
تخم دولت چو بکاری به بر آید روزی

در جهان دل نتوان بست‌ که نیک و بد هم
گرچه بسیار بپاید به سر آید روزی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.