هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج شاعر از بیوفایی دنیا و مردم آن است. او از بیدلی و بلاهای قوم خراسان شکایت میکند و از یاری که در دسترس نیست مینالد. همچنین، شاعر به زیبایی و عشق اشاره میکند و از نیاز به مال و ثروت برای آرامش درویشان سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری برای درک کامل داشته باشند.
شمارهٔ ۵
دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا
تا این ستیزه گاران بی دل کنند مارا
زین قوم در خراسان الاّ بلا نخیزد
شکلی کنید و دفعی بنشستن بلا را
گفتم از آن جماعت یاری به چنگم آید
آن دل که داشتم نیز از دست شد قضا را
یاری چنان که باید دیدم ولی دریغا
گر التفات کردی در عشق مبتلا را
ترکی که گر به دعوی از خانقه در آید
از دین و دل بر آرد پیران پارسا را
گر زلف تاب داده باز افکند به گردن
از نافه ی نغوله مشکین کند صبا را
گر فرق او ببیند بالای ماه رویش
خط در کشد منجّم بر چرخ استوا را
در ملک خوب رویی آخر چه کم بباشد
گر بوسه یی ببخشد خشنودی خدا را
زر باید ای نزاری تا کی خروش و زاری
تمکین نمی کند کس درویش بینوا را
تا این ستیزه گاران بی دل کنند مارا
زین قوم در خراسان الاّ بلا نخیزد
شکلی کنید و دفعی بنشستن بلا را
گفتم از آن جماعت یاری به چنگم آید
آن دل که داشتم نیز از دست شد قضا را
یاری چنان که باید دیدم ولی دریغا
گر التفات کردی در عشق مبتلا را
ترکی که گر به دعوی از خانقه در آید
از دین و دل بر آرد پیران پارسا را
گر زلف تاب داده باز افکند به گردن
از نافه ی نغوله مشکین کند صبا را
گر فرق او ببیند بالای ماه رویش
خط در کشد منجّم بر چرخ استوا را
در ملک خوب رویی آخر چه کم بباشد
گر بوسه یی ببخشد خشنودی خدا را
زر باید ای نزاری تا کی خروش و زاری
تمکین نمی کند کس درویش بینوا را
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.