هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد فراق و جفای یار مینالد و از او میخواهد که به او توجه کند و دلش را نیازارد. او از یار خود میخواهد که حتی اگر از او نپرسیده، به یادش باشد و با نگاهی پر از لطف به سویش بنگرد. شاعر همچنین ابراز میکند که حاضر است برای یارش تا پای جان برود و خاک درگاهش را با خون خود گلگون کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابلدرک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیدهی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۲
از دست بدادم دل شوریده خود را
بر هم زدم احوال بشولیده خود را
گر دوست به پرسیدن من رنجه کند پای
در هر قدمی پیش کشم دیده خود را
ای دوست میازار دلم را و مینداز
در پای جفا هم دم بگزیده خود را
لا یلتفتی کردن و بر دوست شکستن
نادیده مکن دیده من دیده خود را
بس تربیتی باشد و اعزازی و لطفی
گر یاد کند یار نپرسیده خود را
هم گوشه چشمی به عنایت سوی ما کن
ضایع نگذارند پسندیده خود را
تا خاک درت گل شود از خون نزاری
خون بیش نده خاک نگردیده خود را
بر هم زدم احوال بشولیده خود را
گر دوست به پرسیدن من رنجه کند پای
در هر قدمی پیش کشم دیده خود را
ای دوست میازار دلم را و مینداز
در پای جفا هم دم بگزیده خود را
لا یلتفتی کردن و بر دوست شکستن
نادیده مکن دیده من دیده خود را
بس تربیتی باشد و اعزازی و لطفی
گر یاد کند یار نپرسیده خود را
هم گوشه چشمی به عنایت سوی ما کن
ضایع نگذارند پسندیده خود را
تا خاک درت گل شود از خون نزاری
خون بیش نده خاک نگردیده خود را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.