۳۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸

ساقیَکِ ظریف من جامکِ آبگینه را
بیش ترَک بده بیا بندگکِ کمینه را

زحمتک است هین که شد دردکِ سر ز حد برون
کاسَگکی بده کزو راحتک است سینه را

نازکک و خوشک بیا خوابک شب ز سر بنه
صبح گهک روانه کن قهقهکِ قنینه را

بادکِ سخت می وزد کشتیَکِ گران بده
خنبکِ بحر سینه کن لنگرکِ سفینه را

مجلسکی اساس نه چنگیکیِ طلب کزو
مهرکِ دل شود فزون رغمکِ اهل کینه را

چارگکی اگر کنی نیکک ورنه صرف کن
ماحضرک به وجهِ می جانکِ خود رهینه را

نقدکِ وقت بایدت زودترک نزاریا
خالیَک از قماش کن کنجک دل دفینه را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.