هوش مصنوعی: شاعر در این متن از جدایی، غم و اندوه ناشی از آن، و وفاداری به معشوق سخن می‌گوید. او از بخت بد و ستم زمانه شکایت دارد، اما عشق و یاد معشوق را همیشه در دل نگه می‌دارد. همچنین، شاعر به ناپایداری دنیا و حسادت فلک به خلوت عاشق و معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها جذابیت نداشته باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و اندوه و شکایت از روزگار برای مخاطبان جوان‌تر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۵۴

ما برفتیم و تو دانی و دل غم خور ما
بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما

از نثار مژه چون گوش تو در دُر گیرم
قدم هر که سلامی ز تو آرد برِ ما

به وداع آمده ام هان به دعا دست برآر
که وفا با تو قرین باد و خدا یاور ما

فلک آواره چرا می کندم می دانی
رشک می آیدش از خلوت جان پرور ما

گر همه خلق جهان بر من و تو حیف کنند
بکشد از همه انصاف ستم داور ما

به سرت گر همه عالم زبر و زیر شود
نتوان برد هوای تو برون از سر ما

هر که گوید به سفر رفت نزاری هیهات
گو نزاری به سفر سر نبرد از در ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.