۳۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲

جام پر جان کن بیاور ساقیا
بین که می گردد سرم چون آسیا

طبع را اکسیر می پر می کنم
می کنم حاصل از او این کیمیا

هم بدین اکسیر حاصل می شود
کیمیای معنوی از اسخیا

شرب من ام الخبائث کی بود
من به پاکی می خورم با ازکیا

راستی را هم حرام و هم پلید
هست و شد بر بی ثبات و بی حیا

بنگ را قومی به جای می خورند
ظلمت شب را چه نسبت به ضیا

آری آری هست آنجا نکته یی
بیخ حیوانات باشد در گیا

سود کی باشد کشیدن در بصر
خاک کر در همچو گرد توتیا

گر کسی را ناخوش آید باک نیست
راست می گوید نزاری بی ریا

منکران از جهل نشناسند باز
اطلس و نخ از حریر و بوریا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.