هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربه‌ای عرفانی و عاشقانه سخن می‌گوید که در آن حالتی روحانی و جذبه‌آمیز را توصیف می‌کند. او از اضطراب، شوق، و حیرت خود در برابر این تجربه می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق الهی، تسلیم، و وحدت اشاره می‌کند. متن پر از استعاره‌های زیبا و عمیق است که حالات درونی شاعر را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جذبه‌های عرفانی و حالات روحانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۸۰

دوش مرا حالتی روی نمودی عجب
در نظرم آفتاب تا سحر از نیمه شب

نادره تر این که شب ، کرد ظهور آفتاب
من شده در پیش او ذره صفت مضطرب

بوده بس از اضطراب بی خبر از خویشتن
جاذبه ای بی کشش ، واسطه ای بی سبب

چشم من از نور خور حیران خفاش وار
روح من از راح شوق غرق نشاط و طرب

از خم تسنیم نوش کرده به تسلیم من
وز سر تعظیم پیش چشم ز روی ادب

آتش طور و کلیم لازمه ی حال ما
واقعه ای با هوس معجزه ای با طلب

رقعه بگسترد عشق مهره فروچید شوق
تعبیه ای جمع شد تفرقه در یک ندب

این همه در باختم خانه برانداختم
قصه کنم مختصر شرح کنم منتخب

هیچ دگر نیست هیچ جز همه او والسلام
پیش نزاری مگو از گهر و از نسب

هیبت آن شب چنان برد دل من که شد
بود من و حال من زار چو باد قصب

خلق زبان دراز کرده چو الماس تیز
طعنه دهی از قفا سرزنشی از عقب

بار ملامتگران می کشم و می برم
می گذرانم خوشی دور عنا و تعب

یافت نزاری به عشق از خودی خود خلاص
عشق عطیت بود نه هنر مکتسب

حمداً لله که من یافته ام نقد وقت
منتظر نسیه را هست خیالی عجب

ساقی وحدت بیار ، تا بزداید غبار
زآینه ی روح ما صیقل آب عنب
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.