هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و معنوی است که به شکرانه رسیدن به مقصود و رهایی از بلاها می‌پردازد. شاعر از دوستانی یاد می‌کند که با ایمان و صبر به آب حیات رسیدند و کوری مدعیان را به محمد(ص) نسبت می‌دهد. او شکر خدا را به جا می‌آورد که زنده ماند و به آرزوهایش رسید. همچنین، از ثبات در عهد و تسلیم در برابر خدا سخن می‌گوید و از طمع‌های دنیوی دوری می‌جوید. در پایان، ارزش دوست و هدایای معنوی را برتر از ثروت دنیوی می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۹۹

دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات
کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات

شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام
عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات

ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود
تا به جاوید بماناد ولی در درکات

حق تعالی به کرم باز به ما در نگرید
وز سرِ مرحمت از دستِ بلا داد نجات

آن کشیدیم ز ایّام که گر شرح دهیم
نیست ممکن که مهندس کند ادراکِ صفات

چون دگر بی قدمان دست به هرکس نزدیم
عهدِ محکم نشکستیم و نمودیم ثبات

کارِ ما با نفسِ باز پسین آمده بود
همه دل ها بنهادیم ضرورت به ممات

خطِّ تسلیم بدادیم و طمع ببریدیم
بارِ دیگر ملک الموت بدل کرد برات

اگرت سیم و زری نیست نزاری به نثار
سر به شکرانه در انداز و بده جان به زکات

هرکسی را طمعی هست ولیکن ما را
چه به از دوست که آرند ز غربت سوغات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.