هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق، فراق، و ملامت‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از درد فراق و دشواری‌های راه عشق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که ملامت کردن در این مسیر بی‌فایده است. همچنین، به موضوعاتی مانند خرابات، می‌نوشی، و دوری از منافقان اشاره شده است. در نهایت، شاعر بر بی‌ثباتی زندگی و خطرات راه عشق تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند شراب و خرابات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۹

بر من شب فراق چو روز قیامت است
در رستخیز عشق چه جای ملامت است

چون من گر آورد متنعّم شبی به روز
داند که بر محال مشنّع غرامت است

نا ایمن است راه ملامت گران عشق
آنجا مرو که حاصل ظالم ندامت است

تحویل ما ز کوی خرابات کی بود
باری هنوز نیت من بر اقامت است

تنها نه بر من است به تخصیص می حرام
آری به حکم شرع نبی بر تمامت است

چون است مطلقا مثل میل من به می
چون معتقد که پس رو نص امامت است

پرهیز کن اخی ز خلاف منافقان
دور از دری که عاقبتش بر وخامت است

عادت شده ست بی هده گفتن جهول را
تقلید علتی ست که جهلش علامت است

هم خانه ی نهنگ بلایی نزاریا
در موج قلزمت چه امید سلامت است

ره پر حرامیان و بیابان عشق پیش
جهل است هر که را هوس استقامت است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.