هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق و فداکاری در راه او سخن میگوید. او از جانفشانی، بیاعتنایی به دنیا، و ایمان به عشق حقیقی صحبت میکند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند بهشت و دوزخ، کفر و ایمان، و درد عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مفاهیم مانند کفر و ایمان نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۸۲
گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است
ورهمه مالک بود در راه او جان من است
آب حیوانی کزو شد زنده ی جاوید خضر
گر زمن پرسند خاک کوی جانان من است
من چه غم دارم اگر بر چشم اهل روزگار
ترک نام و ننگ دشوار است آسان من است
از بهشت و دوزخ ار خواهی نشانی ای پری
روزهای وصلت و شب های هجران من است
مذهب من نیست بودن قابل زهد و ورع
پند دانشمند ننیوشم که نادان من است
کفر مطلق نیست می گویند جز در زلف دوست
حلقه ای زآن زلف میخواهم که ایمان من است
نیست در فرمان من دانی که دل در اصل نیست
چون کنم دعوی که دل در تحت فرمان من است
درد دارم درد آه از درددل ای دوست دوست
چون کنم هم دردی درد تو درمان من است
مطربی دیگر ندارم در تماشا گاه وصل
زاری مسکین نزاری صوت و الحان من است
ورهمه مالک بود در راه او جان من است
آب حیوانی کزو شد زنده ی جاوید خضر
گر زمن پرسند خاک کوی جانان من است
من چه غم دارم اگر بر چشم اهل روزگار
ترک نام و ننگ دشوار است آسان من است
از بهشت و دوزخ ار خواهی نشانی ای پری
روزهای وصلت و شب های هجران من است
مذهب من نیست بودن قابل زهد و ورع
پند دانشمند ننیوشم که نادان من است
کفر مطلق نیست می گویند جز در زلف دوست
حلقه ای زآن زلف میخواهم که ایمان من است
نیست در فرمان من دانی که دل در اصل نیست
چون کنم دعوی که دل در تحت فرمان من است
درد دارم درد آه از درددل ای دوست دوست
چون کنم هم دردی درد تو درمان من است
مطربی دیگر ندارم در تماشا گاه وصل
زاری مسکین نزاری صوت و الحان من است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.