هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی و خودشناسی میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند "جام جم"، "گلیم حکیم عشق" و "بحر و کان"، به مخاطب یادآوری میکند که تمام کمالات و گنجینههای عالم در درون خود او نهفته است. متن بر اهمیت شناخت خود، تسلیم در برابر عشق الهی و وحدت وجود تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی نسبی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۰۱
گر بدانی چه در قنینه ی توست
جام جم ساغر کمینه ی توست
در گلیم حکیم عشق گریز
که همه جزو و کل دفینه ی توست
با تو هم بسترست فرعونت
غلطم در درون سینه ی توست
گر تو مجموع نقد خود باشی
بحر و کان هر دو در خزینه ی توست
آب سیل قضای امروزی
تا به زانوی عقل دینه ی توست
عاریت نیست عشق من چه کنم
چون توان گفت در رهینه ی توست
دل غلط می کنم که گر سنگ است
پیش جام تو آبگینه ی توست
سینه چون جام کن نزاری صاف
جان کونین در قنینه ی توست
بادبان دماغ پرسود است
خانه ی نوح جان سفینه ی توست
خلق عالم چه دوست چه دشمن
هم ز مهر تو هم ز کینه ی توست
تویی آن مرغ آشیان شکار
که نجوم سپهر چینه ی توست
جام جم ساغر کمینه ی توست
در گلیم حکیم عشق گریز
که همه جزو و کل دفینه ی توست
با تو هم بسترست فرعونت
غلطم در درون سینه ی توست
گر تو مجموع نقد خود باشی
بحر و کان هر دو در خزینه ی توست
آب سیل قضای امروزی
تا به زانوی عقل دینه ی توست
عاریت نیست عشق من چه کنم
چون توان گفت در رهینه ی توست
دل غلط می کنم که گر سنگ است
پیش جام تو آبگینه ی توست
سینه چون جام کن نزاری صاف
جان کونین در قنینه ی توست
بادبان دماغ پرسود است
خانه ی نوح جان سفینه ی توست
خلق عالم چه دوست چه دشمن
هم ز مهر تو هم ز کینه ی توست
تویی آن مرغ آشیان شکار
که نجوم سپهر چینه ی توست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.