هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه‌ای است که در آن شاعر به توصیف معشوق و احساسات خود نسبت به او می‌پردازد. او از زیبایی‌های معشوق مانند زلف، قامت، لب‌های شیرین و خال سیاهش سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه عشق به او تمام وجودش را فرا گرفته است. شاعر همچنین به واکنش دیگران نسبت به این عشق اشاره می‌کند و از دشمنان و دوستانی که او را ملامت می‌کنند می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته در شعر ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل داشته باشند.

شمارهٔ ۲۲۷

گوش بر آواز و چشمم بر درست
شور از آن شیرین‌زبانم در سرست

دلستان و دل‌ربای و دل‌فریب
جان فدای او که از جان خوش‌ترست

زلف شهرآشوب او تا شهره شد
شش جهات شهر پر شور و شرست

خواب چون در چشم گنجد هر که را
خار بالین است و خارا بسترست

شاخ امّیدش چه برها می‌دهد
هرکه را این میوهٔ دل در برست

دشمنانم گر ملامت می‌کنند
اعتراض دوستان مشکل‌ترست

رقص چست و قامت چالاک او
راستی را رشک سروِ کشمرست

از لب شیرین شورانگیز او
بوسه‌ای چندم به غایت درخور است

چون کنم طاقت ندارم یک نظر
چشم من خفاش و روی او خورست

دانهٔ خال سیاهش بین که چون
خوش نشسته بر کنار کوثرست

هرکه بیند گوید آخر با خضر
هندویی چون در مراتب هم‌برست

پس نزاری هم بدین نسبت به دوست
ذره‌ای با آفتاب خاور است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.