هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به موضوع عشق و دلدادگی، وابستگی به معشوق و ارزش گذاشتن به محبوب می‌پردازد. شاعر از ناگزیری در عشق، اسارت دل در دست یار و بی‌ارزش بودن جان در برابر قدم محبوب سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به مفهوم جاودانگی عشق و زندگی در سایه جانان دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۳۶

مرا از روی خوبان ناگزیرست
نظر بر شاهدان چشمم منیرست

برو خاطر به یاری ده که دایم
دلِ صاحب نظر جایی اسیرست

مریدی کو جوانی در بر آورد
عجب گر دیگرش پروای پیرست

نثارِ یک قدم در پایِ محبوب
اگر صد جان برافشانی حقیرست

تو گر باور نمی داری که بی دوست
بخواهی مرد ما را دل پذیرست

اگر بی دوست خواهد بود فردوس
هوایِ باغ طوبا زمهریرست

به جانان زندۀ باقی توان بود
که جان ها را از آن جا ناگزیرست

به صورت نقشِ شیرین داشت فرهاد
بلی بر سنگ و ما را در ضمیرست

نزاری دایه در خواب است و تو طفل
بگریی خون گرت حاجت به شیرست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.