هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر تمام وجود خود را وقف معشوق می‌کند و عشق را به عنوان تنها هدف و شفابخش زندگی خود می‌داند. او از درد فراق و شوق دیدار می‌گوید و تسلیم کامل در برابر اراده معشوق را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۲۵۶

جانم فدایِ آن که دلم مبتلای اوست
جان و جهان و هر چه دگر از برای اوست

آبِ حیات در قدحِ جان فزایِ او
انفاسِ روح در دمِ معجز نمایِ اوست

هرگز دگر خلاص و نجاتش کجا بود
حلقی که قیدِ طره مشکل گشایِ اوست

مرغ دلِ تپانِ مرا چون کبوتران
پروازِ شوق بر سرِ بامِ سرایِ اوست

شادیّ جان ما غم عشق است هم چنانک
بیمار را طبیبِ شفا احتمایِ اوست

مغزش عجین به علّتِ ماخولیا بود
در هر سری که نه همه محضِ هوایِ اوست

از غایبان غریب بود دعویِ حضور
خرّم وجودِ آن که به دل آشنایِ اوست

عشق آمد و نزاریِ شوریده حال را
از خانه کرد بر در و بنشست جای اوست

ترک مراد و وایهء دنیا گرفته‌ایم
مقصودِ ما به دین و به دنیا رضایِ اوست

بر امر و نهیِ عشق که نافذتر از قفاست
ما را چه اختیار بود رای رایِ اوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.