هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق و دلدادگی عمیق شاعر به معشوق (دوست) است. شاعر از تسلیم کامل خود در برابر معشوق، فداکاری‌های بی‌حد و حصر، و تحمل رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او حاضر است همه چیز را فدا کند و حتی از دشمنی و ستم معشوق نیز نمی‌هراسد، زیرا عشق او فراتر از هر چیزی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه کافی دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند «جنگ و ستیز دشمن و جور و جفای دوست» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۷۰

آخر بدین صفت که منم مبتلایِ دوست
ممکن بود ز من که نجویم رضای دوست

با عاشقان مجاز بود عشقِ عاشقی
کو ترکِ هر دو کون نگیرد برایِ دوست

کردم به عشق زیر و زبر خان و مان دل
تا هیچ کس دگر ننشیند به جایِ دوست

تسلیمِ راهِ دوست شوم چون به نزدِ من
چیزی نیافرید خدا ماورایِ دوست

جاوید زنده مانم و باقی شوم چو خضر
گر سجده ایی به من رسد از خاکِ پایِ دوست

هر دم قیامتی ز ملامت بدیده ام
نادیده یک نفس به ارادت لقایِ دوست

تا جان بود مرا بکشم از میان جان
جنگ و ستیزِ دشمن و جور و جفایِ دوست

نی نی به عینِ صدق نزاری خطا مبین
خالی شمر ز جور و جفا ماجرایِ دوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.