هوش مصنوعی: این شعر از مولوی (یا یکی از شاعران عارف) است که در آن شاعر از بی‌اعتنایی به ملامت دیگران سخن می‌گوید و عشق را بالاتر از هر سرزنشی می‌داند. او با اشاره به بزم عاشقی، شراب و کباب، نشان می‌دهد که لذت عشق و قناعت را بر هر ملامتی ترجیح می‌دهد. همچنین، تأکید دارد که حتی اگر جهان به هم بریزد، او از ملامت نمی‌هراسد و به راه خود ادامه می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های شراب و می‌باشد که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

شمارهٔ ۳۶۴

اگر عاشقی سر متاب از ملامت
غذا کن نه از آب و نان از ملامت

که دارد چو من طرفه بزمی که دارم
حریف و شراب و کباب از ملامت

همه نعمتم حاصل است و نباشد
کسی هم‌ چو من کامیاب از ملامت

ز هرچ آن توان کرد با او اضافت
جفا کرده ام انتخاب از ملامت

موحّد خریدار باشد به جانش
مقلّد کند اجتناب از ملامت

اگر مایه ای بر سرش گستراند
تحاشی کند آفتاب از ملامت

به یک ذره بر من نیاید اگر خود
محیطی نباشد خراب از ملامت

نی ام زان شکایت کنان شتر دل
که ماند خرم در خلاب ملامت

من و بعد از این توبه در هم شکستن
خراب از نصیحت یباب از ملامت

به کنجی نشسته چو گنج از قناعت
به سر در کشیده نقاب از ملامت

نزاری مرو در خرابات مردان
و گر می روی سر نتاب از ملامت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.