هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم فراق یارش مینالد و بیان میکند که یارش دیگر به یاد او نیست. او از طبیعت و عناصر مختلف مانند صبا، چمن، یوسف، و در عدن برای توصیف این فراق استفاده میکند. شاعر همچنین از گریه و اشک خود میگوید و اینکه یارش حتی به یاد وطن و خاطرات گذشته نیز نیست.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و غمانگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اشارات ادبی ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری بیشتری داشته باشد.
شمارهٔ ۳۹۷
یارم که ز من نمی کند یاد
جان است وز تن نمی کند یاد
بگذشت صبا مگر به کویش
دیگر ز چمن نمی کند یاد
برگشت مگر به کوی یوسف
از بیت حَزَن نمی کند یاد
با لوء لوء آبدارِ دندانش
از دُر عدن نمی کند یاد
از گریه زار و اشک شورم
آن پسته دهن نمی کند یاد
مسکین دل من برفت و دیگر
از کنج وطن نمی کند یاد
انکار مکن اگر نزازی
زان عهد شکن نمی کند یاد
جان است وز تن نمی کند یاد
بگذشت صبا مگر به کویش
دیگر ز چمن نمی کند یاد
برگشت مگر به کوی یوسف
از بیت حَزَن نمی کند یاد
با لوء لوء آبدارِ دندانش
از دُر عدن نمی کند یاد
از گریه زار و اشک شورم
آن پسته دهن نمی کند یاد
مسکین دل من برفت و دیگر
از کنج وطن نمی کند یاد
انکار مکن اگر نزازی
زان عهد شکن نمی کند یاد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.