هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید و از ترس طعنه‌ها و بدگمانی‌ها، خود را پنهان می‌کند. او نگران از دست دادن یار و تغییر روزگار است و وفاداری را ستایش می‌کند. همچنین، شاعر به زهد و توبه اشاره می‌کند اما در نهایت عشق و می‌نوشی را ترجیح می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'می و معشوق' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۰۸

چه چاره سازم اگر آن نگار برگردد
نهان شود ز من و آشکار برگردد

حجاب کردم با خود ز بیمِ طعنه و لیک
به طعنه کی دلم از غم گسار برگردد

از آن حجاب نمایم چو یار مستورست
که چشمِ بد رسد و روزگار برگردد

اگرچه دولتم از دولت است با من یار
ولی مباد که دولت ز کار برگردد

اگر زیاریِ اقبال بر نمی گردم
روا بود که ز اقبال یار برگردد

وفا نکوست از آن دامن وفا گیرم
که بی وفا را یار از کنار برگردد

مرا ز عالمیان اختیار آمد یار
به اختیار کسی ز اختیار بر گردد

مقامِ زهد گرفتم چو زاهدی بودم
به زهد و توبه هرگز خمار بر گردد

نه زهد خواهم و مقصود زاهدست مرا
ز زهد هرکه چو من شد به عار برگردد

نزاری از می و معشوق بر نخواهد گشت
اگر محیطِ سپهر از مدار برگردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.