هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های دل، و تفاوت‌های میان افراد در نگرش و روش زندگی سخن می‌گوید. شاعر به عشق و خرابات‌گردی خود افتخار می‌کند و از بدخواهان و حسودان شکایت دارد. همچنین، اشاره‌ای به پذیرش رنج‌های عشق و تفاوت‌های فردی در تجربه‌های زندگی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشاره‌های غیرمستقیم به رنج و خون دل خوردن، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و مفاهیم مانند 'خرابات' و 'صرّاف وجود' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۲۵

هر کس نظرِ خاطر با خوش منشی دارد
آری دلِ مشتاقان با جان کششی دارد

از طعنۀ بی حاصل بدخواه چه می خواهد
او عاقل و من عاشق هر کسی روشی دارد

گر تو بروی امّا در پردۀ زهّادی
این رندِ خراباتی هم پرورشی دارد

صرّافِ وجودِ ما خونِ دلِ رز باشد
خود سنگِ محک گوید هر زر که غشی دارد

ما ریخته خونِ رز در حلقِ و حسودِ ما
خونِ دل خود خورده هر کس خورشی دارد

گفته ست نزاری را ناگاه بسوزانم
من نیز رضا دادم گر یخ تبشی دارد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.