هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از حافظ، به موضوع عشق و رهایی از قید و بندهای عقل و تعصب میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق او را از مسجد و مناجات دور کرده و به خرابات کشانده است. او عشق را نیرویی قدرتمند توصیف میکند که بر عقل و منطق غلبه دارد و انسان را از خودپرستی و غرور رها میسازد. در نهایت، شاعر به تسلیم و رضا در برابر عشق اشاره میکند و تأکید میکند که تنها با رها کردن خودخواهیها میتوان به حقیقت دست یافت.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کمسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و فلسفی پایه دارد.
شمارهٔ ۴۵۲
تا عشق مرا گردِ خرابات برآورد
از مسجد و محراب و مناجات برآورد
با عقل به ضدیّت و انکار و تعصّب
از جیب فتاوی و سجلاّت برآورد
عشق از غضب و نخوت و غیرت چو نهنگی
در تاب شد و بانگ به هیهات برآورد
از آتشِ غیرت که بر افروخت به گردون
دودِ شغب از خرمنِ طاعات برآورد
ما پس روِ امریم نه غالی نه مقصّر
قاصر نظر آشوب ز علّات برآورد
چون یک سرِ مویش خبر از صدق و صفا نیست
سد چلّه گرفتم ز کرامات برآورد
مشغول به خود کرد مرا یارم و بی خود
حاجات روا کرد و مهمّات برآورد
در پایِ غمش هرکه لگد کوبِ عنا شد
از خاکِ درش سر به سماوات برآورد
تا عقل بگسترد بساطِ لمن الملک
پنداشت که دستی به مباهات برآورد
عشق آمد و تا مهره فرو چید و فرو کرد
در حال بزد نعره و شهمات برآورد
یک نکته بیان کرد ز تسلیم و تسلّم
فریاد ز اربابِ مقالات برآورد
هر کز خودیِ خویش به در شد چو نزاری
یک باره دمار از هُبل ولات برآورد
استادِ حقیقی به سرِ سوزنِ تعلیم
از پایِ دلم خار محالات برآورد
از مسجد و محراب و مناجات برآورد
با عقل به ضدیّت و انکار و تعصّب
از جیب فتاوی و سجلاّت برآورد
عشق از غضب و نخوت و غیرت چو نهنگی
در تاب شد و بانگ به هیهات برآورد
از آتشِ غیرت که بر افروخت به گردون
دودِ شغب از خرمنِ طاعات برآورد
ما پس روِ امریم نه غالی نه مقصّر
قاصر نظر آشوب ز علّات برآورد
چون یک سرِ مویش خبر از صدق و صفا نیست
سد چلّه گرفتم ز کرامات برآورد
مشغول به خود کرد مرا یارم و بی خود
حاجات روا کرد و مهمّات برآورد
در پایِ غمش هرکه لگد کوبِ عنا شد
از خاکِ درش سر به سماوات برآورد
تا عقل بگسترد بساطِ لمن الملک
پنداشت که دستی به مباهات برآورد
عشق آمد و تا مهره فرو چید و فرو کرد
در حال بزد نعره و شهمات برآورد
یک نکته بیان کرد ز تسلیم و تسلّم
فریاد ز اربابِ مقالات برآورد
هر کز خودیِ خویش به در شد چو نزاری
یک باره دمار از هُبل ولات برآورد
استادِ حقیقی به سرِ سوزنِ تعلیم
از پایِ دلم خار محالات برآورد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.