هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که درباره دشواری‌های عشق الهی، پشیمانی از گناه، و ضرورت خروج از ظاهر به سوی باطن سخن می‌گوید. شاعر از ناتوانی خود در درک کامل معشوق الهی می‌گوید و بر اهمیت پرهیز از غرور و جهل تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند و ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشند.

شمارهٔ ۴۹۲

تماشایِ او کردن آسان نباشد
مرا دیدۀ دیدنِ آن نباشد

چو خورشید طالع شود مرغِ شب را
نظر قابلِ عکسِ لمعان نباشد

من آن جا خود از حیرت افتاده باشم
چو شخصی که در جسمِ او جان نباشد

ز چشمِ گهرپاشِ من هر سرشکی
کم از دانۀ دُرِ عمّان نباشد

چرا با پری کرده ای آشنایی
شکیب از پری کردن آسان نباشد

پشیمانم از کرده و مردِ عاقل
ز بد کردنی چون پشیمان نباشد

به دعوی غلوّ می توان کرد امّا
ز دعوی چه حاصل چو برهان نباشد

چنان گنج کی در چنین کُنج افتد
گدا پیشه را جایِ سلطان نباشد

دلا از تو تا با تو باشد پشیزی
رهت در مقاماتِ مردان نباشد

مباش ایمن از نفس معذور باشی
که آخر ز دشمن هراسان نباشد

ز صورت برون شو که مجموعِ معنی
دگر باره هرگز پریشان نباشد

معاذ الله ار علّتِ جهل داری
که این درد را هیچ درمان نباشد

نزاری فدایِ رهِ دوست کردن
کم از نیم جانی فراوان نباشد

ندانی [که] با دوستان دوستان را
به یک جان سخن بل به صد جان نباشد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.