هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر ناتوانی انسان در برابر امتحانات الهی و عشق به معشوق حقیقی است. شاعر خود را عاجز و ناتوان می‌داند و تنها کسی را شایستهٔ عشق و امتحان معشوق می‌داند که کاملاً تسلیم و وفادار باشد. همچنین، اشاره می‌کند که درک رموز و اسرار معشوق تنها برای کسانی ممکن است که با او همزبان و هم‌نفس باشند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهٔ بیشتری دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل‌درک است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۰۱

که را طاقت امتحان تو باشد
مگر آن کسی را که آن تو باشد

چو من عاجزی مستمندی حزین را
کجا طاقت امتحان تو باشد

ترا عاشقی دین برافکنده باید
چنینی چو من کی چنانِ تو باشد

ترا پاکبازی مجرد بباید
که سر دفتر داستان تو باشد

ز دُنیی و عقبی گرفته کناری
میانِ بلا پهلوان تو باشد

به دعوی تواند برون آمدن نی
کسی خاصه کو ناتوان تو باشد

رموز تو در یافتن نیست ممکن
مگر ترجمان هم زبان تو باشد

همه عمر چیزی نگفتم نکردم
که شایسته آستان تو باشد

اگر تو نگویی نزاریِ مایی
نزاری مسکین کیان تو باشد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.