هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی شاعرانه از دیدار با معشوق و احساسات ناشی از آن است. شاعر با تصاویر زیبا مانند ماه، عذرا، شبنم و کوثر، زیبایی معشوق را توصیف می‌کند و از عشق و مستی ناشی از این دیدار سخن می‌گوید. در پایان، شاعر از بیداری از این خواب و رویا سخن می‌گوید و به نوعی از عشق زمینی به عرفان می‌رسد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۲۰

چو ماه از گنبد خضرا برآمد
به عذرا از درم عذرا برآمد

عرق بر خرمن ماهش نشسته
چو شبنم برکنار کوثر آمد

فرو هشته دو گیسوی مسلسل
که هر یک زان کمند دیگر آمد

در آن گرمی ز تنگی دهانش
نفس پیچیده از حلقش برآمد

گرفتم برکنارش تنگ اگرچه
میانش در کنارم لاغر آمد

ببوسیدم بنا گوش چو سیمش
عجب کز سیم بویِ عنبر آمد

بدو گفتم عجب می دارم الحق
که یادت از من غم پرور آمد

به من گفت ای فلان از فرط مستی
جهان گویی مگر بر تو سرآمد

بحمدالله فراغت داری از من
که یک جامت به صد جان خوش تر آمد

به سر در پاش افتادم که زنهار
سر شوریده از خوابم برآمد

نزاری هم مگر بینی به خوابش
به بیداری که را کی باور آمد

محال عقل باری نیست مارا
که کس را نیم شب در بر خور آمد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.