هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و اخلاقی، دربارهٔ عشق، وصال، دوری، و رعایت اخلاق در روابط عاشقانه است. شاعر از درد فراق می‌نالد و تأکید می‌کند که حتی وصال طولانی نیز نمی‌تواند جایگزین یک لحظه دیدار صمیمانه شود. همچنین، او از یار می‌خواهد که در رفتارش با دیگران عدالت و مهربانی را رعایت کند و از ظلم و ستم بپرهیزد. در بخشی دیگر، شاعر به اهمیت پاکی و صداقت در روابط اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد که فرشتگان از پیروی دیو صفتان خودداری می‌کنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۵۳

اگر وصال تو دفع مفارقت نکند
زمانه ریش دلم را معالجت نکند

هزار سال وصال از تصوری که مراست
کرای یک دم روز مرافقت نکند

مکن به خون من بیگناه سعی که یار
به قتل یار موافق مبالغت نکند

به حسن غره مشو با شکستگان آن کن
که ایزدت به قیامت مطالبت نکند

مپوش روی ز صاحبنظر که او خود اگر
حرام باشد هرگز مشاهدت نکند

بود که شاهد پاکیزه روی با درویش
به یک دو بوسه سزد گر مضایقت نکند

خلاف اهل نظر گفته اند اهل صلاح
فرشته دیو صفت را متابعت نکند

اگر خلاف نمودی به خوب رویان میل
نظر بدوختمی تا مطالعت نکند

نزاریا نظر بی غرض کنی که خدای
همین گناه کسی را مؤاخذت نکند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.