هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به ستایش همراهی با معشوق (یا خداوند) میپردازد. شاعر از درد هجران و ارزش وصال سخن میگوید و بر این نکته تأکید دارد که تنها در حضور معشوق است که زندگی معنای حقیقی مییابد و همه چیز بدون او بیارزش است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات و مفاهیم عرفانی دارد.
شمارهٔ ۵۵۹
خوش وقت حال زنده دلانی که با تو اند
وه وه کمال زنده دلانی که با تو اند
هجران بسوخت ما را در غیبت شما
طوبی وصال زنده دلانی که با تو اند
هر کو نمی شود متصور نفوس را
غمگین زوال زنده دلانی که با تو اند
بی تو حرام محض بود هر چه خواه باد
الا حلال زنده دلانی که با تو اند
پیوسته در مقابل چشمی برون نه ای
هیچ از خیال زنده دلانی که با تو اند
بسیار باز جست سکندر ولی نیافت
آب زلال زنده دلانی که با تو اند
ممکن نمی شود که توان کرد شرح داد
وصف جلال زنده دلانی که با تو اند
با رب بده نزاری شوریده را به لطف
خو و خصال زنده دلانی که با تو اند
وه وه کمال زنده دلانی که با تو اند
هجران بسوخت ما را در غیبت شما
طوبی وصال زنده دلانی که با تو اند
هر کو نمی شود متصور نفوس را
غمگین زوال زنده دلانی که با تو اند
بی تو حرام محض بود هر چه خواه باد
الا حلال زنده دلانی که با تو اند
پیوسته در مقابل چشمی برون نه ای
هیچ از خیال زنده دلانی که با تو اند
بسیار باز جست سکندر ولی نیافت
آب زلال زنده دلانی که با تو اند
ممکن نمی شود که توان کرد شرح داد
وصف جلال زنده دلانی که با تو اند
با رب بده نزاری شوریده را به لطف
خو و خصال زنده دلانی که با تو اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.