هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از وفاداری و عشق عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که هیچ‌کس جای معشوق را نخواهد گرفت و عشق او هرگز از بین نمی‌رود. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او وفادار بماند و به وعده‌هایش عمل کند. همچنین، او از روزگار ناسازگار و بی‌وفایی معشوق شکایت دارد، اما همچنان امیدوار است که معشوق به او توجه کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای مانند عشق، وفاداری و ناامیدی است که درک آن‌ها برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۱۳

آخر مرا به جایِ تو باشد کسی دگر
نه‌نه به دوستی که نباشد گمان مبر

مشنو که حقِّ صحبتِ شب‌هایِ تا به روز
بر من شود فرامش و خاطر کنم دگر

تهمت مبر که عشقِ تو از سر شود برون
باور مکن که مهرِ تو از دل شود به در

در انتظارِ بادِ صبایم که گفت دوش
فردا شبت ز حالِ گلِستان کنم خبر

هرک آوَرَد به من ز عرق‌چین او نسیم
در پایِ او کشم صدفِ چشمِ پرگهر

دستم گرفته‌ای و قسم یاد کرده‌ای
کز عهد بر نگردم و پیمان برم به سر

با ما چو روزگار نکردی وفا نیست
از دوستی و یاریِ ما بر دلت اثر

تا خود تو را که گفت علی‌رغمِ ما که باز
هرگز دگر به کویِ نزاری مکن گذر

محکم نصیحتی‌ست که در گوش کرده‌ای
ای نورِ دیده مرحمتی کن به یک نظر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.