هوش مصنوعی: این متن عرفانی از مولانا یا شاعری صوفی‌مسلک است که بر تسلیم و فرمان‌برداری در برابر اسرار عرفان تأکید دارد. شاعر مخاطب را از تکبر و خودرأیی برحذر می‌دارد و راه رسیدن به حقیقت را در نیاز و تقرب به خدا می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به دشواری‌های سلوک معنوی و ضرورت فداکاری در راه عشق الهی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده (مانند «پای آبله»، «شیر عشق») برای درک مناسب متن، به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات مانند «اگر جان نداری فدای حبیب» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۳۱

مرا چیزهایی نمودند باز
که آن است اسرار مردان راز

به شرطی که جز در محل قرار
مقامات مردان نگویند باز

به تسلیم فرمان‌بری سر بنه
نه چون حارث مُرّه گردن فراز

به هر حال باشد بلیسی دگر
که از امر اول کند احتراز

اگر جان نداری فدای حبیب
بیا بشنو از من برو دل مباز

به خود حاکم نور و ظلمت نه‌ای
به عمدا ز خود حارثی بر مساز

نیاری به مقصد برون برد راه
به رای محال و به عقل مجاز

رهت بر صراط است و پای آبله
برین پل نیابی گذر بی‌جواز

به معراج حلّاج کن التجا
به پای تقرب به دست نیاز

مترسان براکفنده را در سلوک
ز هول بیابان و راه دراز

به پای شتر خاصه مست خراب
محلی ندارد نشیب و فراز

نزاری تو در پنجهٔ شیر عشق
چنانی که بنجشک در چنگ باز

بحمداللهت نیست هیچ اختیار
اگر در شرابی وگر در نماز
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.