هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تنهایی، درد عشق و ناامیدی میگوید. او از نداشتن همراه و همدل شکایت دارد و از آسمان طلب کمک میکند. با وجود رنجهای فراوان، صدایش به بیرون نمیرسد و حتی اگر از درد خود بگوید، به کفر متهم میشود. شاعر به عقل توصیه میکند که وارد دنیای عشاق نشود و در نهایت، عشق را تنها راه نجات میداند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با توصیف رنجهای روحی و احساسی، برای درک و تجربهی نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. این شعر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد تا بتواند پیامهای آن را درک کند.
شمارهٔ ۶۴۶
نه محرمی و نه یاری موافق و دم ساز
غم تو با که خورم با که برگشایم راز
بر آسمان به تضرع گرفتهام همهشب
گهی دو دیده امید و گه دو دست نیاز
دماغ خشک و زبان الکن و قدم مجروح
شبِ دراز و حدیثِ دراز و راهِ دراز
ز بس گره گره و بند بند بر نفسم
ز اندرون به دهن بر نمیبرد آواز
اگر ز واقعهٔ خود نفس زنم بر من
به کفر و زندقه فتوی دهند اهل مجاز
ز چارسوی طبیعت گذر نیابد خام
مگر چو سوختگانش دهند خط جواز
زمام من دگری میکشد نمیدانی
که من به خود نروم در چنین نشیب و فراز
به پای عقل مرو در ولایت عشّاق
مقام شبپره را جای آفتاب مساز
به چکسه پرده به چشمش از آن فروبندند
که طاقت نظر پادشه ندارد باز
نزاریا بنشین بر بساط عشق دلت
به یک ندب همه هستی و نیستی در باز
گرت به بارگه عشق بار مییابد
همین و بس همه در باز تا شود در باز
غم تو با که خورم با که برگشایم راز
بر آسمان به تضرع گرفتهام همهشب
گهی دو دیده امید و گه دو دست نیاز
دماغ خشک و زبان الکن و قدم مجروح
شبِ دراز و حدیثِ دراز و راهِ دراز
ز بس گره گره و بند بند بر نفسم
ز اندرون به دهن بر نمیبرد آواز
اگر ز واقعهٔ خود نفس زنم بر من
به کفر و زندقه فتوی دهند اهل مجاز
ز چارسوی طبیعت گذر نیابد خام
مگر چو سوختگانش دهند خط جواز
زمام من دگری میکشد نمیدانی
که من به خود نروم در چنین نشیب و فراز
به پای عقل مرو در ولایت عشّاق
مقام شبپره را جای آفتاب مساز
به چکسه پرده به چشمش از آن فروبندند
که طاقت نظر پادشه ندارد باز
نزاریا بنشین بر بساط عشق دلت
به یک ندب همه هستی و نیستی در باز
گرت به بارگه عشق بار مییابد
همین و بس همه در باز تا شود در باز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.