هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناامیدی، رنجهای زندگی، و آرزوی رهایی سخن میگوید. او از بیعدالتیها و سختیهای ایام شکایت دارد و امیدوار است که بار دیگر به امید و آرامش دست یابد. همچنین، به موضوعاتی مانند عاقبتاندیشی، رهایی از تعلقات دنیوی، و رسیدن به حقیقت اشاره میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقاد از جامعه ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۶۴۸
می بایدم که بشنوم آواز دلنواز
تا بار دیگرم شود امید تازه باز
در بارگاه نفس بهیمی بماندهام
باشد که در خلاص دهندم خط جواز
تا کی توان شنید محالات و باز گفت
افسانهٔ میانتهی و قصهٔ دراز
بسیار در کشاکش ایام بودهام
گه زیردست مدعیان گه زبرفراز
ما به اعتراض مشنّع چه التفات
خو کی توان ز همدم دیرینه کرد باز
هم عاقبت به سدره رسد مرغ آه من
نبود حجاب بر گذر مرغِ با نیاز
در ابتدا قبول اجابت نیافته
هرگز گمان مبر که نمازی بود نماز
محمود رفت و مظلمه برد از جهان و ماند
باقی میان خلق خردمندیِ ایاز
دست از جهان بشوی و طمع بگسل از حیات
نزدیک پادشاه چو گشتی محل راز
خفاش در حجاب بماند از جمال خور
سرّی بود هر آینه در چشم بندباز
حربا ز حیرتی که بر او غالب آمده است
از تاب خود نمیکند البته احتراز
گر قافیه دوباره شود شوق غالب است
آری نزاریا تو و درگاه بینیاز
تا کی هوا کنی چو شتر هر زمان مده
از کف زمام عمر گرانمایه بر مجاز
تا بار دیگرم شود امید تازه باز
در بارگاه نفس بهیمی بماندهام
باشد که در خلاص دهندم خط جواز
تا کی توان شنید محالات و باز گفت
افسانهٔ میانتهی و قصهٔ دراز
بسیار در کشاکش ایام بودهام
گه زیردست مدعیان گه زبرفراز
ما به اعتراض مشنّع چه التفات
خو کی توان ز همدم دیرینه کرد باز
هم عاقبت به سدره رسد مرغ آه من
نبود حجاب بر گذر مرغِ با نیاز
در ابتدا قبول اجابت نیافته
هرگز گمان مبر که نمازی بود نماز
محمود رفت و مظلمه برد از جهان و ماند
باقی میان خلق خردمندیِ ایاز
دست از جهان بشوی و طمع بگسل از حیات
نزدیک پادشاه چو گشتی محل راز
خفاش در حجاب بماند از جمال خور
سرّی بود هر آینه در چشم بندباز
حربا ز حیرتی که بر او غالب آمده است
از تاب خود نمیکند البته احتراز
گر قافیه دوباره شود شوق غالب است
آری نزاریا تو و درگاه بینیاز
تا کی هوا کنی چو شتر هر زمان مده
از کف زمام عمر گرانمایه بر مجاز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.