هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و هجران معشوق سخن میگوید و از درد فراق و نالههایش مینالد. او از زیباییهای معشوق مانند رخسار و قدش تمجید میکند و از بیتوجهی معشوق شکایت دارد. همچنین، به تأثیرات عشق بر روح و جان خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۶۶۳
رخ بنما ای صنم پرده فکن یک نفس
بهر خدا رحم کن بر من و فریاد رس
در هوس روی تو عمر به پایان رسید
آه که جان میدهم در هوس این هوس
گر شب خلوت مرا بار دهی باک نیست
با رخ چون روز تو کار ندارد عسس
شبهِ خطِ خوبِ تو ماه ندیده ست خلق
شکل قد شَنگِ تو سرو ندیده ست کس
چند نصیحت کند دوستم از نیک و بد
چند ملامت کند دشمنم از پیش و پس
بیسبب درد نیست ناله و فریاد من
جنبش چیزی بود موجبِ بانگِ جرس
آه نزاری زُدود آینهٔ روح را
آینه گرچه که آه تیره کند از نفس
بهر خدا رحم کن بر من و فریاد رس
در هوس روی تو عمر به پایان رسید
آه که جان میدهم در هوس این هوس
گر شب خلوت مرا بار دهی باک نیست
با رخ چون روز تو کار ندارد عسس
شبهِ خطِ خوبِ تو ماه ندیده ست خلق
شکل قد شَنگِ تو سرو ندیده ست کس
چند نصیحت کند دوستم از نیک و بد
چند ملامت کند دشمنم از پیش و پس
بیسبب درد نیست ناله و فریاد من
جنبش چیزی بود موجبِ بانگِ جرس
آه نزاری زُدود آینهٔ روح را
آینه گرچه که آه تیره کند از نفس
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.