هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از زلف معشوق، بوسه‌ها و جاذبه‌های او سخن می‌گوید و دل‌سوختگی خود را توصیف می‌کند. شاعر از عشق و فتنه‌های معشوق می‌نالد و آرزوی وصال دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که برای درک عمیق‌تر، به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹

کی بود؟کی بود؟ که در آیم ز درت
همچو زلف تو در افتم ببرت

تا که از بوسه بتاراج دهم
شکر ننگت و تنگ شکرت

آه کز زلف تو آمیخت دلم
بستۀ موی شدن چون کمرت

همه فتنه شده بر یکدیگر
حلقۀ زلف یک اندر دگرت

این دل سوخته خرمن خرمن
می نیاید بجوی در نظرت

دل ز زلف تو برون آورمی
اگرم دستر سستی بسرت

آب چشم و رخ ز درم هر دم
که گلی سازند از خاک درت

گر ز جان دست برداری تو، دهم
از دلی پاک دلی بی جگرت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.