هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد هجران و دوری از معشوق مینالد و بیان میکند که زندگی بدون او ارزشی ندارد. او از رنجهای عشق و انتظار وصال میگوید و آرزوی دیدار یار را دارد. همچنین، شاعر از نالههای شبانه و جفای معشوق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۹۴
بی تو مرا زندگی بکار نیاید
محنت هجر تو در شمار نیاید
در چمن وصل روی تو گل عیشم
پی مدد خون دل ببار نیاید
روز نباشد که آفتاب جهان سوز
بر سر بامم بکار زار نیاید
بگذرد از عمر سالها که دلم را
بر سر کوی طرب گذار نیاید
تا که نبینم بنای وصل تو محکم
قاعدۀ عمرم استوار نیاید
تا نشود دل ز زندگانی خود سیر
بردم آن زلف همچو مار نیاید
وا دل من اگر بگوش تو هر شب
از لبم این ناله های زار نیاید
گفتمت ای جان مکن جفا که رخت را
دود دل من همی بکار نیاید
محنت هجر تو در شمار نیاید
در چمن وصل روی تو گل عیشم
پی مدد خون دل ببار نیاید
روز نباشد که آفتاب جهان سوز
بر سر بامم بکار زار نیاید
بگذرد از عمر سالها که دلم را
بر سر کوی طرب گذار نیاید
تا که نبینم بنای وصل تو محکم
قاعدۀ عمرم استوار نیاید
تا نشود دل ز زندگانی خود سیر
بردم آن زلف همچو مار نیاید
وا دل من اگر بگوش تو هر شب
از لبم این ناله های زار نیاید
گفتمت ای جان مکن جفا که رخت را
دود دل من همی بکار نیاید
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.