هوش مصنوعی:
شاعر از ظلم و ستمی که بر او روا داشته شده شکایت میکند و از درد و رنجی که تحمل کرده میگوید. او از بیعدالتی و ناپایداری دنیا سخن میگوید و بر اهمیت صبر در برابر مشکلات تأکید میکند. در نهایت، شاعر امیدوار است که روزی به آرزوهایش برسد، اگرچه میداند که زندگی درویشان پر از رنج و خون دل است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ظلم، ناپایداری دنیا و صبر نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۰۴
مکن بر من ستم جانا از ین بیش
بکارت می نیاید به بیندیش
لبت خون می چکاند از دل من
نمک خون آورد پیوسته از ریش
مرا دل خود ز جور چرخ ریشست
تو بیهوده نمک بر ریش مپریش
بخون زندگانی تشنه ام زانک
که سیر آمد دلم از هستی خویش
ازین پس دست ما و دامن صبر
ببینم تا چه خواهد آمدن پیش
همی یکسان نماند کار گیتی
گهی نوشست کار او و گه نیش
بصبر احوال دیگر گون شود هم
کسی باید که دارد صبر ازین بیش
ز تو روزی بکام دل رسم لیک
بخون دل بر آید کار درویش
بکارت می نیاید به بیندیش
لبت خون می چکاند از دل من
نمک خون آورد پیوسته از ریش
مرا دل خود ز جور چرخ ریشست
تو بیهوده نمک بر ریش مپریش
بخون زندگانی تشنه ام زانک
که سیر آمد دلم از هستی خویش
ازین پس دست ما و دامن صبر
ببینم تا چه خواهد آمدن پیش
همی یکسان نماند کار گیتی
گهی نوشست کار او و گه نیش
بصبر احوال دیگر گون شود هم
کسی باید که دارد صبر ازین بیش
ز تو روزی بکام دل رسم لیک
بخون دل بر آید کار درویش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.