هوش مصنوعی: این شعر بهار را با توصیف زیبایی‌های طبیعت مانند گل‌ها، بلبل، نسیم و... به تصویر می‌کشد. شاعر از می و شادی سخن می‌گوید و تقصیرهای گذشته را با عذر می‌پوشاند. همچنین، از شرمساری گل‌ها و زیبایی‌های طبیعت در فصل بهار صحبت می‌کند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می و مستی در متن، آن را برای گروه سنی بالاتر مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۱۴۶

بر آمد ز گلزار باد بهاری
بیاور می ارغوانی، چه داری؟

بر ما ز تقصیرهای گذشته
چه عذر پذیرفته تر از می آری؟

چمن از که اندوخت این پادشایی؟
صبا از که آموخت این ساز گاری؟

ز غنچه دهانی و صد گونه خنده
ز بلبل زبانی و صد گونه زاری

نسیم سبک دست بر افسر گل
بگاورسۀ زر کند خرده کاری

زهی شوخ نرگس که با عمر کوته
گذارد شب و روز در شاد خواری

بسوک شکوفه هوا هر زمانی
بپوشد ز ابر آب بفتی بخاری

ز بس لطف و دلداری غنچة گل
که می کرد بالاله از غمگساری

خجل گشت نرگس ز رویش ازینست
که سر بر نمی دارد از شرمساری

همی خواست سوسن که تا عذر خواهد
ولیکن زبانش نمی داد یاری

سر از خواب مستی کنون بر ندارد
هر آنکس مه دارد دل هوشیاری

من و سیم و یار و حریف موافق
کسی را که باشد ، زهی بختیاری
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.