هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش و تکریم مقام یک شخصیت بلندمرتبه (احتمالاً حاکم یا معشوق) میپردازد. او از قدرت و نفوذ این شخصیت سخن میگوید و خود را در برابر تقدیر و ارادهٔ او ناتوان میداند. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند «تیغ خورشید» و «صبح صادق»، بر عظمت و تأثیر این شخصیت تأکید میکند و در پایان، امیدوار به لطف و توجه اوست.
رده سنی:
16+
این متن به دلیل استفاده از زبان ادبی پیچیده، استعارههای عمیق و مفاهیم فلسفی مانند قضا و قدر، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم عرفانی دارد.
شمارهٔ ۶ - وله ایضا
ای به حکم تو اقتدا کرده
تیغ خورشید در نفاذ و مضا
چرخ را در مقام حشمت تو
باز مانده ز کار هفت اعضا
در شب حادثات خاطر تو
همچو صبح است با یدبیضا
مهر تو در دل هنرمندان
همچنان تشنگیست در رمضا
گرچه تقصیر بنده چندانست
که برون شد ز حدّ استرضا
انقباض من اختیاری نیست
کآدمی هست شهر بنده قضا
در توان یافت این قدر، زیراک
در عبادات ممکنست قضا
اینهمه هست و چشم می دارم
التفاتی ز تو به عین رضا
صبح صادق چو عذر روشن داشت
انجم ازوی همی کنند اغضا
هست از انعام تو توقّع من
اوّل اغضا و آنگهی امضا
تیغ خورشید در نفاذ و مضا
چرخ را در مقام حشمت تو
باز مانده ز کار هفت اعضا
در شب حادثات خاطر تو
همچو صبح است با یدبیضا
مهر تو در دل هنرمندان
همچنان تشنگیست در رمضا
گرچه تقصیر بنده چندانست
که برون شد ز حدّ استرضا
انقباض من اختیاری نیست
کآدمی هست شهر بنده قضا
در توان یافت این قدر، زیراک
در عبادات ممکنست قضا
اینهمه هست و چشم می دارم
التفاتی ز تو به عین رضا
صبح صادق چو عذر روشن داشت
انجم ازوی همی کنند اغضا
هست از انعام تو توقّع من
اوّل اغضا و آنگهی امضا
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷ - ایضاً له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.