۲۱۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۲ - وله ایضا

هجا گفتن ار چه پسندیده نبود
مبادا کسی کآلت آن ندارد

چه آن شاعری کو هجاگو نباشد
چه شیری که چنگال و دندان ندارد

خداوند امساک را هست دردی
که الّا هجا هیچ درمان ندارد

چو نفرین بود بولهب را زایزد
مرا هجو گفتن پشیمان ندارد

رسول اهجهم داد فرمان به حسّان
وزو هیچ مدّاح فرمان ندارد

مر این غرزنان را که از بخل مفرط
کس امّید چیزی از ایشان ندارد

اگر هجو گویی در این گردن من
که هرگز زیانی به ایمان ندارد

حروف هجا گر نخوانند از اوّل
کس اندر جهان خود دبستان ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳ - ایضاً له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.