هوش مصنوعی: شاعر از رضی‌الدین شراب خواست، اما او مدتی وعده داد و سرانجام در یک شب شرابی نامرغوب و بدطعم برایش آورد. شاعر از کیفیت پایین شراب شکایت کرد و رضی‌الدین توضیح داد که شراب از خم خواجه حمید بوده است.
رده سنی: 16+ متن شامل اشاره به مصرف شراب است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال مناسب نباشد. همچنین، محتوای طنز و انتقادی آن برای درک بهتر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد.

شمارهٔ ۱۶۸ - وله ایضا

قدری شراب از رضیّ الّدین بخواستم
میداد وعده مدّتهای مدید بود

ناگاه دوش وعدة خود را وفا نمود
والحق ز خرّمی شب من روز عید بود

دیدم غلامکی و یکی ظرف مختصر
وانگه چگونه مختصری نامفید بود

آبی به بوی گنده ولیکن به طعم بد
بدرنگ همچو جرعۀ جام صدید بود

آغشته بد به دردی و خاشاک گفتیی
در بول اسب ریزۀ سرکین ترید بود

گفتم همین زمان بر او باز برهلا
گو این مروّت از کرم تو بعید بود

این بادۀ چنین ز بتر جای آورند
گفتا آری از خم خواجه حمید بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۷ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۹ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.