هوش مصنوعی:
شاعر از زندگی سخت و پررنج خود در اصفهان مینویسد و آن را بدتر از دوزخ میداند. او به مشکلاتی مانند نگرانی برای خانواده، هزینههای زیاد، ترس از دزدان و کافران اشاره میکند و از سرمای شدید و کمبود هیزم خشک شکایت دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم انتقادی و اجتماعی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم مانند 'دوزخ' و 'عذاب' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۹۶ - وله ایضا
اندیشه بکردم از سپاهان
دوزخ به سه چار چیز خوشتر
انواع عذابهای دوزخ
هست آن و چهار چیز دیگر
تیمار عیال و خرج بسیار
اندیشة دزد و بیم کافر
با این غم و رنج بی نهایت
دارم وطنی بدوزخ اندر
سرمای چنین به زرّ خشکم
می بفروشد هیزم تر
دوزخ به سه چار چیز خوشتر
انواع عذابهای دوزخ
هست آن و چهار چیز دیگر
تیمار عیال و خرج بسیار
اندیشة دزد و بیم کافر
با این غم و رنج بی نهایت
دارم وطنی بدوزخ اندر
سرمای چنین به زرّ خشکم
می بفروشد هیزم تر
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.