هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم‌ها و رنج‌های بی‌ثمر زندگی خود می‌گوید و احساس می‌کند که روزگار با او ناعادلانه رفتار کرده است. او درگیر تردید است که آیا مشکل از جهان است یا از دل خودش. با وجود تمام تلاش‌هایش، احساس می‌کند به جایی نرسیده و حتی اگر جهان شاد باشد، جایگاه او همیشه در کوچه‌های غم است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، موضوعات غم‌انگیز و ناامیدی‌های بیان‌شده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۷۶ - وله ایضا

بجز از غصّه های مشکل من
چیست از روزگار حاصل من؟

نیک سرگشته ام نمی دانم
که جهان ناخوشست یا دل من

حالی از خون دل نمی گویی
شد سرشته ز خون دل گل من

جان ستاند سپهر و عشوه دهد
نیست انصاف با معامل من

وه که چون در مقام اندیشه
می چکد خون ز حال مشکل من

ز آنهمه رنجهای بی ثمرت
و آن همه سعی های باطل من

گر جهان منزل طرب گردد
سر کوی غمست منزل من
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۵ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۷ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.