۲۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۶ - وله ایضا

بجز از غصّه های مشکل من
چیست از روزگار حاصل من؟

نیک سرگشته ام نمی دانم
که جهان ناخوشست یا دل من

حالی از خون دل نمی گویی
شد سرشته ز خون دل گل من

جان ستاند سپهر و عشوه دهد
نیست انصاف با معامل من

وه که چون در مقام اندیشه
می چکد خون ز حال مشکل من

ز آنهمه رنجهای بی ثمرت
و آن همه سعی های باطل من

گر جهان منزل طرب گردد
سر کوی غمست منزل من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۵ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۷ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.