هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به ستایش از پادشاه یا حاکمی قدرتمند می‌پردازد. او پادشاه را به عنوان نور مهر و ماه توصیف می‌کند که جهان به او روشن شده است. شاعر اشاره می‌کند که پادشاه برتر از همه ملوک جهان است و مخالفانش نادان و بی‌سرنوشت هستند. همچنین، از شمشیر پادشاه به عنوان نماد عدالت و دین یاد می‌شود و از خدا می‌خواهد که او را از فتنه‌ها حفظ کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم پیچیده و استعاری است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات کلاسیک فارسی و تاریخ دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۱

خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که قدر تو بر چرخ پایگه دارد

شده ست چشم ممالک به طلعتت روشن
از آنک طلعت تو نور مهر و مه دارد

تو بر سرآمده ای از همه ملوک جهان
جهان چه غم خورد اکنون که چون توشه دارد؟

مخالفت کله ملک جست و بی خبرست
که سر ندارد اگر چه سر کله دارد

چه خاصیت بود این کافتاب خنجر تو
همیشه روز بداندیش را سیه دارد

تو در ممالک اَرّان نشسته موجب چیست
که چرخ عیش حسودت به وی تبه دارد

در انتظار تو ملک عراق مدتهاست
که گوش سوی در و چشم سوی ره دارد

جهان به نام تو بگشاده اند و تو فارغ
چنین بود چو ز دولت کسی سپه دارد

زمانه با همه حشمت فتاده در پایت
چو تایبی که به خروارها گنه دارد

نگاه دار به شمشیر دین یزدان را
که ایزدت زهمه فتنه ها نگه دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.