هوش مصنوعی:
این متن یک شعر ستایشآمیز است که در آن شاعر به ستایش قدرت، بخشش و عدالت یک حاکم یا پادشاه میپردازد. شاعر از قدرت مطلق حاکم، بخششهای او و تأثیر او بر جهان سخن میگوید و در پایان، با شکایتی ظریف، از حاکم درخواست عدالت میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و استعاری است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند قدرت، عدالت و بخشش، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۶۴
خدایگان جهان شهریار دریا دل
توراست دست گهر بخش و لفظ لؤلؤ پاش
بر اسمان و زمین دست مطلق است تو را
که از وظیفه جود تو یافتند معاش
گهی به پنجه هیبت دل جهان بشکن
گهی به ناخن قدرت رخ فلک بخراش
تویی که باد صبا در جهان نیارد کرد
نسیم عارض گل بی جواز حکم تو فاش
مکارم تو چنان عام گشت در عالم
که در سخای تو با من برابرند اوباش
به روی مدح برون بردم این شکایت حال
اساس مظلمه ای می نهم تو حاکم باش
مرا که باز سپیدم سزد که بسته شود
ز آفتاب لقای تو دیده چون خفاش؟
توراست دست گهر بخش و لفظ لؤلؤ پاش
بر اسمان و زمین دست مطلق است تو را
که از وظیفه جود تو یافتند معاش
گهی به پنجه هیبت دل جهان بشکن
گهی به ناخن قدرت رخ فلک بخراش
تویی که باد صبا در جهان نیارد کرد
نسیم عارض گل بی جواز حکم تو فاش
مکارم تو چنان عام گشت در عالم
که در سخای تو با من برابرند اوباش
به روی مدح برون بردم این شکایت حال
اساس مظلمه ای می نهم تو حاکم باش
مرا که باز سپیدم سزد که بسته شود
ز آفتاب لقای تو دیده چون خفاش؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.