هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به مدح پادشاه یا حاکمی می‌پردازد و از عدالت، دانش و بخشش او تمجید می‌کند. شاعر بیان می‌کند که در قلمرو این پادشاه، به مال و متاع دنیوی نیازی ندارد و لذت حضور در مجلس او را بر هر چیزی ترجیح می‌دهد. همچنین، او خود را فردی مستقل، دانا و شجاع معرفی می‌کند که از خدمت به پادشاه احساس غرور می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۶۸

سر ملوک جهان فخر دین تو آن شاهی
که ماه و مهر ز رای تو می برند شعاع

تویی که همت تو سر بدان فرو نارد
که با فلک بودش ملک کاینات مشاع

خدایگانا دانی که در ممالک تو
مرا نه باغ و سراسیت و نه عقار و ضیاع

چه واجب است که تا حشر همچنین باشد
به مجلس تو مرا لذت شراب و سماع

چنین خوش است که این آستانه را دو در است
یکی به کوی سلام و یکی به راه وداع

به طوع و رغبت خویش آمده به حضرت تو
رواست گر ببرم بی اجازت تو صداع

بر هر کجا که روم پادشاه نفس خودم
به علم و عقل توانگر به صبر و حلم شجاع

جنایتی نه که بی رسمیی کند شحنه
بضاعتی نه که دردسری دهد بیاع

من از زمین و زمان فارغم بحمدالله
نه رغبتی است به مال و نه حاجتی به متاع

ز خدمت تو یکی دستبوس نقد مرا
به از هزار برات و حوالت و اقطاع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.