هوش مصنوعی: شاعر در این متن به ستایش شراب می‌پردازد و با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های مختلف، آن را به عنوان غذای تن و قوت جان توصیف می‌کند. او چهل سال به مداحی شراب پرداخته اما هنوز نتوانسته تمام ویژگی‌های آن را بیان کند. شاعر شراب را با عناوینی مانند جان شیرین، یادگار مسیح، و روح ثانی می‌ستاید و اعتراف می‌کند که حتی با هزاران صفت نیز نتوانسته حق آن را ادا کند.
رده سنی: 18+ متن به ستایش شراب می‌پردازد که موضوعی نامناسب برای مخاطبان زیر 18 سال است. همچنین، استفاده از استعاره‌های عرفانی و پیچیدگی‌های زبانی، درک متن را برای سنین پایین دشوار می‌سازد.

بخش ۱۱ - مداح می

غذای تن و قوت جان است راح
چه وصفش کنم بیش از آن است راح

چهل سال مداح می بوده‌ام
هنوزش به واجب بنستوده‌ام

شب و روز تحسین می کرده‌ام
تفاخر به آئین وی کرده‌ام

بپرورده‌ام هم چو جان در تنش
که هست اتصالی به جان منش

چنان با دمِ او دمی داشتم
که چون جان عزیزش همی‌داشتم

گه‌ش گفته‌ام جان شیرین من
جم وقت جام سفالین من

گه‌ش گفته‌ام یادگار مسیح
غلط می‌کنم اعتبارِ مسیح

گهی مادرش گفته‌ام مریم است
که چون ابن مریم مبارک دم است

گهش روح ثانی نهادم لقب
درافگندم آتش به آبِ عنب

اگر شرح خاصیت می‌دهم
ندانم که انصافِ او کی دهم

هزارش صفت کرده‌ام در هزار
هنوزش نگفتم یکی از هزار
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۰ - حرمت شراب
گوهر بعدی:بخش ۱۲ - یار عهد جوانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.