۲۸۱ بار خوانده شده

بخش ۳۸ - مقامات می خوارگان

ندانی اگر هیچ بویی بری
مقامات میخوارگان سرسری

کسانی که در بی‌خودی دم زنند
جهانی به یک جرعه برهم زنند

ز مستان حق پرس اسرارِ می
که افسرده بیرون نبردست پی

چو در می تلف کردگان ذوق نیست
دل افسردگان را سر شوق نیست

حذر کن ز مستان که رندی به گاه
دو عالم بسوزد به یک برق آه

ز مستان به ظاهر چه بینند باز
همه آن که زیشان کنند احتراز

ز بیرون خرابی شناسند و بس
کمالی دهد از درون هر نفس

برون گر خرابی و ویرانی است
درون سر به سر گنج پنهانی است

خرابی مردان اگر ننگری
ز هر کنج گنجی برون آوری

میازار دل‌های مستان مست
که سرها ببرند بی تیغ و دست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۷ - حکایت
گوهر بعدی:بخش ۳۹ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.