هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد و رنج عشق و عاشقی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر آتش و سوختن، عشق سوزان و دردناک خود را توصیف می‌کند. او از سوختن جان‌ها، دل‌ها و حتی طبیعت تحت تأثیر آه گرم خود می‌گوید و به داستان‌های عاشقانه مانند یوسف و زلیخا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های شدید مانند سوختن و درد ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۶ - آه مردم

آه دردآلود مردم جان جانها را بسوخت
سینه مجروح هر مجنون و شیدا را بسوخت

درجگرهای کباب این آه من زد آتشی
آه زین آه جگرسوزی که دلها را بسوخت

بامدرّس گفتم از سوز دل خود شمّه ای
آتشی افتاده درجانش سراپا را بسوخت

پیش یوسف گر رسی روزی بگو ای عزیز
آتش عشق تو سرتا پا زلیخا را بسوخت

نو بهاران اشک ریزان جانب صحرا شدم
آه گرمم سبزه های کوه و صحرا رابسوخت

محیی نادان است کان یاران به غفلت می روند
خرقه و تسبیح و مسواک و مصلّا را بسوخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵ - وعده دیدار
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷ - هرچه خواهی بطلب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.