هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی و اخلاقی است که بر رابطه بین بنده و خدا تمرکز دارد. شاعر از لطف و رحمت بیپایان خداوند سخن میگوید، تأکید میکند که خداوند همیشه بخشنده و مهربان است و از بندگانش میخواهد که وفادار باشند و از گناه دوری کنند. همچنین، اشاره میکند که خداوند همیشه حاضر و پاسخگو است و از بندگانش میخواهد بدون ترس از شیطان، به او پناه ببرند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در این متن ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۷ - هرچه خواهی بطلب
سیصد و شصت نظر راتبه بنده ماست
بنده را مرتبه بنگرزکجا تا به کجاست
بیوفائی مکن و ازدرِ ما دور مرو
زانکه ما را ز ازل تا به ابد باتوصفاست
روی ناشسته چرکین شده از چرک گناه
آبِ گرمی کاز او شسته شود رحمت ماست
هم بدست تو دهم نامه تو روزحساب
تا نداند کسِ دیگر که در این نامه چه هاست
یک نکوئی تو را دَه بدهم در دنیا
باز در آخرت آن هفصد و هفتاد تراست
گر بَدی از تو بر آید به کرم عفو کنم
این چنین لطف و کرم غیرِ من ای بنده که راست
نار دوزخ چه کند با تو چرا ترسی از او
ظاهروباطن تو چون همه از نور خداست
هرچه خواهی بطلب تو زمن و شرم مدار
برمن ای بنده اجابت بود و بر تو وفاست
تو زمن هیزم و شیرو نمک و دیگ بخواه
من وکیل توام از من بطلب هر چه سزاست
من عطا کرده ام ایمان عطا کرده خویش
کی ستانم زگدائی که بر او صدقه رواست
با توام من همه جا ،ترسِ تو از شیطان چیست
چون پناهت منم ، ابلیس بیا گو که صلاست
بیوفائی همه از جانب توست ای محیی
ورنه از ما که خدائیم همه مهر و وفاست
بنده را مرتبه بنگرزکجا تا به کجاست
بیوفائی مکن و ازدرِ ما دور مرو
زانکه ما را ز ازل تا به ابد باتوصفاست
روی ناشسته چرکین شده از چرک گناه
آبِ گرمی کاز او شسته شود رحمت ماست
هم بدست تو دهم نامه تو روزحساب
تا نداند کسِ دیگر که در این نامه چه هاست
یک نکوئی تو را دَه بدهم در دنیا
باز در آخرت آن هفصد و هفتاد تراست
گر بَدی از تو بر آید به کرم عفو کنم
این چنین لطف و کرم غیرِ من ای بنده که راست
نار دوزخ چه کند با تو چرا ترسی از او
ظاهروباطن تو چون همه از نور خداست
هرچه خواهی بطلب تو زمن و شرم مدار
برمن ای بنده اجابت بود و بر تو وفاست
تو زمن هیزم و شیرو نمک و دیگ بخواه
من وکیل توام از من بطلب هر چه سزاست
من عطا کرده ام ایمان عطا کرده خویش
کی ستانم زگدائی که بر او صدقه رواست
با توام من همه جا ،ترسِ تو از شیطان چیست
چون پناهت منم ، ابلیس بیا گو که صلاست
بیوفائی همه از جانب توست ای محیی
ورنه از ما که خدائیم همه مهر و وفاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - آه مردم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - غم مخوری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.