هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی است که در آن شاعر از رابطه‌ی عمیق و رازآلود خود با معشوق (که می‌تواند خداوند یا یک معشوق زمینی باشد) سخن می‌گوید. او از غفلت و فراموشی معشوق شکایت دارد و از او می‌خواهد که به سویش بازگردد. شاعر اعلام می‌کند که از طاعات و عبادات معشوق بی‌نیاز است و تنها نیاز واقعی او، خود معشوق است. در پایان، شاعر به معشوق اطمینان می‌دهد که اگر او کاری برایش نکرده است، نگران نباشد، زیرا شاعر خود هم کار اوست و هم کارساز او.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات عرفانی ممکن است برای این گروه سنی نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۶ - همه شب

شب همه شب باتو می گوئیم راز
توبه غفلت پای ها کرده دراز

ای زما کرده فراموش گوئیا
سوی ما هرگز نخواهی گشت باز

خیز وترک خواب کن تا نیمه شب
ما و تو با یکدگر گوئیم راز

بی نیازم از تو و طاعات تو
با نماز و روزه ات چندین مناز

تو نیاز آور برای من که نیست
طاعت شایسته تو جز نیاز

محیی گر کاری نکردی غم مخور
من تو را هم کارم و هم کارساز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵ - سیّد انبیاء
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷ - نومید مشو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.