هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه به موضوع عشق الهی و تجربیات عرفانی می‌پردازد. در آن از داستان‌های قرآنی مانند موسی و کوه طور، یونس و نهنگ، و یوسف و زلیخا استفاده شده است تا قدرت عشق الهی و تأثیر آن بر روح انسان را نشان دهد. همچنین، به مفاهیمی مانند جمال الهی، مستی معنوی، و رهایی از دنیای مادی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۵ - حسن یوسف

مونسم یار است اندر تنگنای گور تنگ
عاشقان ، در دوجهان ما را بس است این نام و ننگ

آتش دوزخ بسوزد از حرارتهای عشق
عاشق سوزان کند در دوزخ ار یک دم درنگ

آن چه نوری بود آیا کو به کوه طور تافت
رفت از او موسی ز هوش و پاره پاره گشت سنگ

هیچ دانستی که با یونس در این دریا چه کرد
کاو رفیق و مونس او بود در بطن نهنگ

حسن یوسف ازکجا بوده است کو دل می ربود
از مسلمانان شهر مصر و کفار فرنگ

هست باغ او درخت میوه در وی صدهزار
یک طرف آن میوه ها را چیده اندر تنگ تنگ

گرجمال حق تعالی آرزو دارد کسی
گو برو آئینه دل را بزن صیقل ز زنگ

مشتری از لطف تو بسیارو از قهر تو کم
زانکه هر مردی نیاید پیش صف در روز جنگ

چیز دیگر هست با هر روز اندر کائنات
آن به دست کیست بنگر اندر آنکس زن تو چنگ

من زبان قال دارم او زبان حال را
از دل مجروح نی بشنو تو نی از نای و چنگ

خورده ام می چشم مخمورم ببین و سر در آر
کو خمار باده دارد نیست او مخمور بنگ

ریخت ساقی جام باده در دهان جان محیی
کم نشد مستیّ آن می از دل او هیچ رنگ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴ - دل زنگار خورده
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶ - خانه عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.