۲۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۰۵

یا رب آزاد کن مرا از من
برهانم ز دستِ آهرمن

فرحی از شمامۀ رضوان
فرجی از زمانۀ ریمن

تا شوم ایمن از خطا و زَلَل
تا شوم فارغ از زمین و زمن

هرکه پرسد ز واحد القهَار
هم تو او را جواب ده که به من

بیش زین ره مده که برخیزد
این همه ما و من زما و زمن

نظری کن که بشکفد بی‌خار
گلِ امّیدِ ما ز طرفِ چمن

پیره‌زن می‌برد کلاوه و هست
قدرِ یوسف برون ز حدِّ یمن

ما سبک‌بار و او گران‌کاوین
ما روان‌ بی‌پناه و او ذوالمن

دست‌گیرا به فضلِ خویش بپوش
بر سرِ سیِّئاتِ ما دامن

به خودش خوان ز خود نزاری را
بیش از ایینش مدار با دشمن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.