هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به عشق و دلدادگی‌های افسانه‌ای مانند مجنون و لیلی، فرهاد و شیرین اشاره دارد. شاعر از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید و با استفاده از تشبیهات و استعاره‌های زیبا، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند فداکاری، غرور، و تلخی‌های عشق پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۰۲۵

مجنون در لیلی زد فرهاد در شیرین
اینجا سخنی دیدم همچون شکر شیرین

کو زیدی و شاووری کز روی جوان مردی
گوید سخن لیلی آرد خبر شیرین

خسرو ز سر نخوت مغرور کله داری
فرهاد به جان بسته بر جان کمر شیرین

آبشخور اگر آرد بیرون ز صفاهانم
این بار فرود آیم بر خاک در شیرین

با آن که شود بی شک در خون من بی دل
هیهات اگر افتد بر من گذر شیرین

با من به ترش رویی گو تلخ مگو حاسد
گر شور کنم شاید اندر نظر شیرین

تلخ است چنان عیشی ای دوست که لاتسأل
وقت است نزاری را رفتن به سر شیریت

تا عشق برون آرد از سر هوست یارا
اوقات نزاری خوان چند از سمر شیرین
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.